جدول۴-۳: نتایج توصیفی داده های تحقیق در خصوص عوامل مرتبط بر توسعه کارآفرینی ۸۷
جدول ۴-۴: نتایج آزمون T تک نمونه ای ۸۸
جدول ۴-۵- نتایج آزمون فریدمن جهت عوامل اصلی مرتبط بر توسعه کارآفرینی در تعاونی های گردشگری ۹۴
جدول ۴-۶- نتایج جدول آزمون فریدمن برای اولویت بندی عوامل اصلی مرتبط بر توسعه کارآفرینی ۹۵
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
جدول ۵-۱- مؤلفه های مرتبط بر توسعه کارآفرینی در تعاونی های گردشگری ۹۹
فهرست اشکال و نمودارها
عنوان صفحه
شکل ۲-۱ : شمای کلی از فضای کارآفرینی ۲۹
شکل ۲-۲: نمودار مراحل چرخه عمر مقصد گردشگری ۴۹
شکل ۲-۳: عوامل مرتبط بر توسعه کارآفرینی گردشگری ۵۲
شکل ۲-۴: مدل مفهومی تحقیق ۷۲
نمودار ۴-۱- توزیع جنسیت پاسخ دهندگان (نمونه آماری) ۷۸
نمودار ۴-۲: توزیع سنی پاسخ دهندگان (نمونه آماری) ۷۹
نمودار۴-۳- توزیع تحصیلی پاسخ دهندگان (نمونه آماری) ۸۰
نمودار۴-۴- توزیع تجربه کاری پاسخ دهندگان (نمونه آماری) ۸۱
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه
امروزه همه کشورهای جهان به عنوان یک اصل و شاخص توسعه،سعی در افزایش درآمد ملی دارند و برای نیل به این هدف مهم نیز از راهکارهای گوناگون و متعددی با مدیریت کارآمد و تدبیر و هوشمندی سود میجویند.یکی از شناخته شدهترین و محبوب ترین این راهکارها در نزد مسؤولان و دولتها، صنعت گردشگری است.
بسیاری از کشورها، از راه توسعه و گسترش صنعت گردشگری و جذب گردشگران داخلی و خارجی موفق شدهاند، درآمدهای فراوانی به دست آورند و نیز کشور خودشان را به مردم جهان بشناسانند. بهطوری که حتی درآمد بعضی از کشورها، تنها از راه صنعت گردشگری تأمین میشود.برای مثال کشورهای اسکاندیناوی،ترکیه، تایلند، چین و ژاپن و فرانسه از راه جلب گردشگران خارجی درآمد فراوانی بدست میآورند و در این کشورها مقادیر قابل توجهی از درآمد ملی از همین راه تأمین میگردد.
تعاونیهای گردشگری به عنوان تشکلهای غیردولتی در بسیاری از کشورها نقش خود را در توسعه گردشگری به خوبی ایفا کردهاند. این تعاونی ها کلیه مراحل گردشگری مشتمل بر تبلیغات، پذیرش، راهنمایی، اسکان، مسافرت و… مرتبط با گردشگران را به خوبی ساماندهی و برگزار میکنند.
از طرف دیگر امروزه بر نقش مؤثر کارآفرینی در توسعه ی اقتصادی بسیار تأکید می شود. با توجه به اینکه یکی از جنبه های توسعه ی اقتصادی، توسعه بخش گردشگری میباشد، با تکیه بر نوآوری و با اعمال تغییراتی در سطوح مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سرمایه گذاری لازم میتوان به کشف بازارهای جدید و ارائه ی محصولات و خدماتی متفاوت پرداخت.مناطق روبه رشدی وجود دارد که دارای ویژگیهای فرهنگی و طبیعی بسیار میباشند و پتانسیل لازم برای شکل گیری و توسعه ی کارآفرینی در بخش گردشگری را دارا میباشند.
لذا در مطالعه پیش رو با توجه به موارد مذکور به دنبال نقش عوامل مرتبط با توسعه کارآفرینی در تعاونیهای گردشگری در استان مازندران میباشد.
۱-۲- بیان مسئله
یکی از مهمترین برنامه ها و مباحثی که همواره، از سوی دولتها مطرح شده است تلاشی برای ایجاد میلیونها فرصت شغلی جدید و مهار نرخ بیکاری بوده است. هر چند تلاش دولتها و سرمایه گذاریهای صورت گرفته در این بخش بر کسی پوشیده نیست اما آن گونه که طرحهای دولت بر روی کاغذ مشکل بیکاری جوان را در کشور حل کرده است، در عمل محقق نشده و کشور همچنان با بیکاری گسترده به ویژه در میان فارغ التحصیلان دانشگاهی مواجه است.
بدین رو یکی از مهمترین مشکلات موجود در جامعه امروز ما که تبعات بسیار شدیدی نیز در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی داشته، مسأله اشتغال و ایجاد فرصتهای شغلی است. امروزه ایجاد اشتغال بهعنوان یکی از مهمترین شعارهای سیاستمداران مورد توجه بوده و در تبیین اهداف و سیاستهای کلان اقتصادی، نرخ بیکاری، بهعنوان یکی از محوریترین متغیرهای هدف مورد توجه خاص قرار میگیرد، بههمین دلیل از دیرباز یکی از مهمترین دغدغههای دولتها ایجاد فرصتهای شغلی جدید و کاهش نرخ بیکاری بوده و هست. ایجاد اشتغال در کشور باتوجه به ابلاغ سیاستهای اصل۴۴ و تأکید بر خصوصیسازی و کوچککردن دولت، سایر بخشها را نیز دخیل میکند. بخش خصوصی و تعاونی بهعنوان متولیان اصلی ایجاد شغل در کشور مورد توجه قرار گرفتهاند و نقش دولت بهعنوان یک مکانیسم حمایتی و نظارتی مورد توجه می باشد(رحمن زاده،۱۳۸۵).
در این گذار باتوجه به تأکیدات صورت گرفته در سند برنامه چهارم، سند چشمانداز و اصل ۴۴ بخش تعاونی جایگاه ویژهای یافته است که در خود قابلیت ایجاد مشاغل جدید را داراست، ولی مسأله این است که صرف تأکید بروی تعاونی شغل ایجاد نمیشود و بایستی سیاستها و راهکارهایی به منظور تشویق افراد برای سرمایهگذاری و مشارکت درنظر گرفته شود تا توسعه و اشتغالزایی تعاونیها در چارچوب برنامههای توسعه ملی قرار گیرد(سازمان مدیریت و برنامه- ریزی کشور، ۱۳۸۲). پس مسأله اصلی نبود چشمانداز روشنی از برنامه اقدامات در زمینه اشتغالزایی در تعاونیهاست، آیا با توسعه تعاونیها و گسترش آنها اشتغال ایجاد می شود؟ جواب این سوال روشن است و مطالب زیادی در این زمینه نگاشته شده است و همه این موارد تأکید براین دارد که هر اقدامی کارآفرینانه نیست.
کارآفرینی فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر بفردی از منابع بهمنظور بهره گیری از فرصتهاست(مقیمی،۱۳۸۱). در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار که با تحولات و تغییرات سریع و شتابان محیط همراه است، از کارآفرینی بهعنوان موتور توسعه اقتصادی یاد می شود که می تواند سبب رشد و توسعه اقتصادی کشورها، افزایش بهرهوری، ایجاد اشتغال و رفاه اجتماعی شود(ملیتو،۱۳۸۰). تأسیس و فعال نمودن تعاونیها و توسعه فعالیتهای کارآفرینانه در آن باتوجه به توزیع نامتعادل درآمد حاصل از رشد اقتصادی کشور راهحل مناسبی برای توسعه فعالیتهای کارآفرینی و تحقق عدالت اجتماعی است(جعفرزاده و همکاران،۱۳۸۳). تعاونیها علاوه بر ایجاد اشتغال زمینه مناسبی برای شکلگیری مشارکتهای مردمی و گسترش خلاقیت و نوآوری بهمنظور تحقق عدالت اقتصادی واجتماعی می باشند. به این دلیل تعاونیها برای ایجاد و تأمین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل، قرار دادن وسایل کار در اختیار افراد قادر به کار ولی فاقد وسایل کار، پیشگیری از تداول ثروت در دست افراد و گروههای خاص برای تحقق عدالت اجتماعی، جلوگیری از کارفرمای مطلق شدن دولت، قرارگرفتن مدیریت و سرمایه و منافع حاصل در اختیار نیروی کار و تشویق و بهره برداری مستقیم حاصل کار، پیشگیری از انحصار، احتکار، تورم و اضرار به غیر و… می توانند مثمرثمر باشند(چراغعلی،۱۳۸۳).
یافتهها نشان می دهد تمامی شرکتها به تعاونی کارآفرین نیاز ندارند. بعضی از شرکتها کسبوکار خود را به نحو احسن و مؤثر و برنامه ریزی شده به پیش میبرند، اما بعضی دیگر به یک شوک و القای خلاقیت نیاز دارند. خصوصاً اگر در محیطهای ناآرام و محیطهایی که دچار تغییرات سریع و آنی شدهاند کار کنند، زیرا چنین محیطهایی غیرقابل پیشینی هستند و برنامه ریزی برای آنها مبهم است (شین[۱]،۲۰۰۰). خودباوری، ریسکپذیری، انگیزه پیشرفت، خلاقیت و … از ویژگیهای کارآفرینی در بخش تعاونی است، ولی گروهی از کارشناسان حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم دولت را عامل مهمی در موفقیت کارآفرینان در بخش تعاونی کشورهای درحال توسعه میدانند (لاک[۲] و همکاران، ۲۰۰۳). برخی معتقدند که برای ارتقاء توانمندی، دولت باید کمبود نقدینگی و سرمایه کارآفرینی در بخش تعاونی را مورد توجه قرار دهد و به نحو مقتضی این مشکل را حل کند. بسیاری از کارشناسان بر لزوم اجرای برنامههای آموزشی و مشاورهای دولت برای قابلیت آفرینی در میان کارآفرینان بخش تعاونی و هدایت آنان در مسیر کارآفرینی تأکید بهعمل آوردهاند. ولی گروهی از کارشناسان معتقدند که حمایتهای مستقیم دولت به صورت کمکهای مالی به صورت وامهای کمبهره و بلندمدت، برای توسعه کارآفرینی در کارآفرینی بخش تعاونی ضروری است (هیسریج[۳] و همکاران، ۲۰۰۲). برخی نیز معتقدند که نقش دولت برای توسعه کارآفرینی به حمایتهای مالی محدود نمی شود و اجرای همزمان سیاستهای مناسب آموزشی و فرهنگی، اصلاح و تسهیل قوانین مرتبط با کسب و کار، برای پرورش و حضور نیروهای کارآفرین ضروری است (شین، ۲۰۰۰). مطالعات تجربی نشان میدهد، که وامهای دولتی با نرخهای بهره ارزان یا سبب شکلگیری شرکتهای صوری میگردد که در عمل وجود خارجی ندارند، و یا به تأسیس شرکتهای ضعیفی منجر می شوند که عموما قادر به ادامه کار نیستند، بهعلاوه پرداخت وامهای کم بهره و با اقساط بلندمدت، و تأمین تسهیلات بیمه سرمایه گذاری و… از سوی دولت، بدون تلاش در جهت ارتقاء آگاهی عمومی نسبت به استعداد و توانمندی کارآفرینان در عرصه های مختلف اجتماعی - اقتصادی، در بسیاری موارد به هدر دادن منابع است (پیرس[۴]، ۲۰۰۳). بررسی سیاست کارآفرینی در کشورهای گوناگون نیز نشان میدهد که استراتژی های توسعه کارآفرینی در این کشورها بیشتر بر خدمات مشاورهای، تکنولوژی، حمایتهای اطلاعاتی، پیوندهای درونبخشی، ظرفیتسازی علمی، وام و اعتبارات و آموزش قرار دارد(ملیتو،۱۳۸۰). از نظر کورنوال و پرمن[۵](۱۹۹۰)، ویژگیهایی که قادر بوده مانع از تدوین یک استراتژی کارآفرین در تعاونی گردد به سه دسته عوامل محیطی، عوامل داخلی تعاونی و عواملی که هم در نتیجه محیط خارجی و هم ساختاری و فرایندهای سازمانی هستند میباشد. برخی از صاحب نظران این عوامل را در کمبود رقابت، وجود مراجعین مختلف، مسئولیت پذیری عمومی و اهداف تعاونی میدانند. از سوی دیگر تعاونیها نسبت به سازمانهای انتفاعی امکان کمتری برای حضور در بازار دارند. این امر و عدم رقابت در بازار باعث عدم تمایل آنها به کاهش هزینهها، فعالیت اثربخش و اجرای مؤثر طرحها میگردد. بدون نیروهای رقابتی و بدون توجه به مناسب بودن ایدههای جدید، دلیل اندکی برای نگران بودن درباره از دست دادن اهداف وجود خواهد داشت و علاوه برآن برای کارآفرینی نیز دلیل چندانی وجود نخواهد داشت.
بسیاری از تعاونیها باید رضایت چندین گروه از جمله مشتریان، مالیاتدهندگان، سیاستگذاران، مراجع مختلف دولتی، گروه های ذیربط و دیگران را برآورده سازند. بدلیل بحث و مناظره عمومی که همواره وجود دارد، برای مدیریت تعاونی دشوار است که به تصمیمی دست یابد که ناشی از ارزیابی جامع از استراتژی جایگزین باشد و صلاحیتهای یک استراتژی کارآفرینی رابه هنگام انتخابهای استراتژیک، ارزیابی کند. همچنین در بیشتر کشورها اهداف توسط بخش دولت تدوین میگردد. این اهداف باید توسط قانونگذاران خارج از سازمان تدوین شوند که حد و مرز مدیریت سازمان را تعیین می کنند. بهعلاوه از آنجایی که ممکن است چندین گروه خارج از تعاونی، در تعیین مقاصد و اهداف دخیل باشند، لذا اغلب تعابیر مختلفی از این پرسش صورت میگیرد که منافع عمومی در چیست؟ تعاونی باید در چه جهتی عمل کند؟ انتخاب یک استراتژی کارآفرینی توسط مدیریت یک سازمان غیرانتفاعی دشوار است، زیرا تعابیر چندگانهای از اهداف و مقاصد سازمانی وجود دارد(مقیمی، ۱۳۸۱).
باتوجه به تحقیقات انجام شده در خصوص تشکیل تعاونیها در کشورهای مختلف، اشتغالزایی در سطوح محلی، افزایش درآمد، توسعه کاربریهای صنعتی و تجاری و توزیع جغرافیایی بازارها (کورتنی[۶] ، ۲۰۰۲)، جلوگیری از افزایش قیمت محصولات (هیسریج و همکاران، ۲۰۰۲)، کاهش هزینهها و توسعه بخش روستایی، توزیع بهینه کالاها و خدمات، پل ارتباطی بین شهر و روستا، صنعت و کشاورزی، تولیدکننده و مصرف کننده و رونق کشاورزی و بسیج و تخصیص عادلانه منابع، ایجاد تنوع در اقتصاد روستایی، بسترسازی لازم به منظور افزایش ثروت روستائیان و تسهیل توزیع کالاهای تولیدی صنعتی از پیامدهای توسعه و گسترش کارآفرینی در تعاونیها است(کبیری،۱۳۸۳).
گردشگری ابزاری توانمند برای افزایش درآمد ملی کشورهای کمتر صنعتیشده است. در این زمینه ایران و مناطق شمالی آن از جاذبههای توریستی متعدد و ظرفیتهای بالفعل وسیعی برای گسترش تعاونیهای گردشگری برخوردار است. تعاونیهای گردشگری میتوانند نقش عمدهای در توانمندسازی مردم محلی و توسعه منابع انسانی و تنوع بخشی و رشد اقتصادی و همچنین خلق فرصتهای شغلی در ارتباط تنگاتنگ با سایر بخشهای اقتصادی ایفا نمایند و در این رابطه میتوان با سیاستگذاری، برنامه ریزی و سرمایه گذاری مطلوب به اهداف و دستاوردهای برشمرده شده برای تعاونیهای گردشگری در رویهای پایدار نایل آمد. شرایط بالقوه مناسب برای حضور تعاونیها در عرصه گردشگری کشور به دلیل ناتوانی پاسخگویی سازمانها و شرکتهای کنونی به ارضاء نیازهای بالقوه متقاضیان قشر متوسط و فقیر جامعه، از مهمترین ضرورتهای این پژوهش است. از طرف دیگر، بخش گستردهای از شوراهای شهر و روستا به گردشگری بهعنوان یک فعالیت تأثیرگذار اقتصادی و فرهنگی توجه دارند و متأسفانه قادر به سازماندهی مناسب برای تقویت آن نمیباشند، در این شرایط نیز تعاونیها میتوانند نقش مهمی ایفا نمایند.
براساس آمار وزارت تعاون، کار و امور اجتماعی تعداد کل تعاونیهای گردشگری فعال در کشور ۱۷۷ تعاونی فعال و ۱۱۲ تعاونی غیرفعال است. استانهای مازندران، گیلان، اردبیل، خوزستان، قم و هرمزگان استانهایی هستند که هم از نظر تعداد تعاونی فعال و هم غیرفعال در سطح کشور در ردههای اول قرار دارند. بیشترین تعداد و سهم از تعاونیهای کل کشور در استانهای توسعه یافته و کمترین آنها در استانهای کمتر توسعه یافته است. از مجموع ۱۷۷ تعاونی فعال ۷۰ تعاونی در استانهای توسعه یافته، ۶۸ تعاونی در استانهای درحال توسعه و ۳۹ تعاونی در استانهای کمتر توسعه یافته واقع شده اند ( فرزین، ۱۳۸۴).
راهبردهای توسعه تعاونیهای گردشگری را میتوان در بازاریابی داخلی و خارجی،تعاونیهای بازاریابی یک جاذبه خاص، تعاونیهای اماکن تفریحی عمومی، تعاونیهای بازاریابی توسط آژانسها، هتلها، مراکز تفریحی و نهادهای محلی جهت حضور در بازارهای خارجی، تشکیل تعاونیهای ارائه خدمــات اقامتی و تورگردانی، تقویت ائتلاف بین بخشهای حملونقل و گردشگری، ایجاد تعاونیهای گردشگری بهمنظور حفظ محیطزیست و توسعه منابع اکوتوریسم، ایجاد تعاونیهای گردشگری روستایی در حوزه های صنایع دستی، ایجاد تعاونیهای گردشگری کشاورزی، تشکیل تعاونیهای گردشگری ورزشی، تشکیل تعاونی برای ایجاد مناطق نمونه گردشگری، تشکیل تعاونیهای مقصد توسط شوراهای شهر و روستا جهت تقویت تلاش های بازاریابی برای مقصد و تشکیل تعاونی برای اداره موزه ها و سایت موزهها دانست.
براین اساس، مسئله اصلی تحقیق حاضر نقش عوامل مرتبط با توسعه کارآفرینی در تعاونیهای گردشگری و رتبهبندی آنها باتوجه به بسترهای فعلی فعالیت تعاونیها و نقاط قوت و ضعف، همچنین چالشهای موجود بصورت راهکارهای سیاستی، هدایتی، نظارتی و حمایتی خواهد بود. از آنجا که جامعه آماری این تحقیق استان مازنداران میباشد نتایج این تحقیق برای استان مازنداران که دارای جاذبههای توریستی متعدد و ظرفیتهای گردشگری بالقوه میباشد بسیار مفید واقع میگردد و در واقع با گسترش تعاونی های گردشگری در این استان امید است که ابزاری توانمند برای افزایش درآمد این استان ایجاد گردد و نقش عمدهای را در توانمندسازی مردم محلی استان مازندران و توسعه منابع انسانی و تنوع بخشی و رشد اقتصادی و همچنین خلق فرصتهای شغلی در آن استان را ایفا نماید.
۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش
به خاطر تغییرهای بنیادی صورت پذیرفته در اقتصاد جهانی از سال ۱۹۷۰ به بعد با محوریت تشدید رقابت جهانی، افزایش میزان عدم اطمینان و رشد در بخش بندی بازار و پیشرفت تکنولوژیکی، یعنی اتوماسیون منعطف و منجر به انتقال فعالیتهای اقتصادی از سازمانهای بزرگ به کوچک، توسعه کارآفرینی الزامی است (خانکا[۷]، ۲۰۰۳). با تزلزل بازارهای تولید انبوه در دهه هفتاد، مرگ تولید انبوه اتفاق افتاده و بهبود و انعطافپذیری در روند تولید میسر شده است، وقوع چنین تغییراتی در مسیر توسعه تکنولوژیکی منجر به این امر گردیده که مقیاس بزرگ، قابلیتهای اقتصادی خود را از دست بدهد (کورتکو[۸] و همکاران، ۲۰۰۱). از طرف دیگر، عوامل مؤثر بر حرکت به سمت شرکت های کوچک در قالب ادله دوگانه فوق خلاصه نگردیده و عوامل دیگری نیز در این بین مؤثر بودهاند (لاک و همکاران، ۲۰۰۳):
افزایش عرضه ی نیروی کار باعث نزول سطح دستمزدها و سبب افزایش سطح آموزش شده است،
ایجاد تغییرات در سلیقههای مصرف کنندگان،
انعطافپذیری در مقررات ورود(سازمانها به بازار کار).
براین اساس پذیرش این حقیقت که جهان در یک دوره تخریب سازنده یا خلاق بسر میبرد امکانپذیر خواهد بود. از طرف دیگر باتوجه به ماهیت اقتصادی- اجتماعی فعالیت تعاونیها و نیازمندی به حرکت تعاونیها بشکل همزمان در حوزههای کارآفرینی شرکتی و اجتماعی و همچنین عدم جاذبه کارآفرینی اجتماعی جهت بخش خصوصی(در غالب موارد)، میبایست به نوعی، تقویت این بخش صورت پذیرد. باید توجه داشت که فعالیت غیرهدفمدار و غیرهدایت شده در روند تأسیس تعاونیها(تاکنون) نیز سبب شده تعاونیها از قابلیت و قدرت کافی جهت فعالیت رقابتی در مقابل بخش خصوصی برخوردار نبوده و توسعه کارآفرینی در این حوزه، فواید عدیده درون سازمانی مرتبط با تعاونیها و تقویت منابع ملی را به دنبال خواهد داشت. بطور خلاصه در بعد نظری یا تئوریک، با تأکید و محوریتدهی به اصول بهرهوری، میتوان اقدام به تبیین ضرورت و اهمیت پرداختن به طرح حاضر جهت بخش تعاون در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، روانشناسی و مدیریتی، در سطوح خرد و کلان، در قالب برنامههای کوتاه، میان و بلندمدت(حتی استراتژیک بخش تعاون) و هماهنگسازی فعالیتهای درون، بین و فرابخشی نمود.
علاوه بر موارد فوق، با توجه به تأکیدات بهعمل آمده در برنامه چهارم توسعه کشور بر بهرهوری، توسعه و تقویت کارآفرینی در بخش تعاون، بستر را جهت تحققپذیری این مهم فراهم ساخته و همچنین زمینه را جهت انطباق خروجی بخش تعاون (تأثیر ۲۵ درصدی بر اقتصاد ملی تا افق ۱۴۰۴) فراهم خواهد ساخت. از بعد قانونی نیز نگاهی هرچند اجمالی به سند برنامه چهارم توسعه، افق ۱۴۰۴ سند توسعه بخشی وزارت تعاون، قانون تعاون و مواردی همانند گویای اهمیت پرداختن به مباحث کارآفرینی در بخش تعاون است.
علاوه بر ضرورتهای نظری و قانونی در اهمیت و ضرورت توسعه کارآفرینی شرایط موجود در این استان ضرورت توجه به بحث کارآفرینی را جدی تر نموده است. باتوجه به اهمیت بخش گردشگری در استان مازندران و اینکه رشد این بخش به عنوان بستری برای کسب اهداف توسعه میباشد و همچنین وجود معضل بیکاری در این استان و در بخش گردشگری و با اشاره به این موضوع که تعاونیها میتوانند بهعنوان جایگاهی برای ایجاد اشتغال باشند و باتوجه به ماهیت کارآفرینی که میتواند به عنوان راهکاری برای ایجاد فرصتهای شغلی باشد، لذا ضرورت و انجام این تحقیق که سعی در نقش عوامل مرتبط با توسعه کارآفرینی و همچنین رتبه بندی آن را دارد گامی در جهت بهبود مشکلات بوده و ضرورت مییابد. علاوه بر موارد ذکر شده می توان اهمیت و ضرورت این تحقیق را از ابعاد زیر مورد بررسی قرار داد:
تاکنون مسأله کارآفرینی در تعاونی گردشگری مورد پژوهش نبوده و ادبیات موضوع نیز مربوط به حیطههای دیگر است. انجام این تحقیق ادبیات موضوع را گسترش داده و زمینه ساز مطالعات دیگر میباشد؛
از بعد ضرورت قانونی توجه ویژه به گسترش فرصتهای شغلی شده است. انجام این تحقیق زمینه مناسب را برای اتخاذ یک راهبرد ملی در زمینه کارآفرینی در تعاونی به طور عام و تعاونیهای گردشگری به طور خاص را هموار مینماید.
لازم به ذکر است که از نتایج این تحقیق تعاونیهای گردشگری، استانداری مازندران، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سازمان توسعه گردشگری و نهادهای مرتبط با گسترش گردشگری و تعاونیها و همچنین دانشجویان کارآفرینی می توانند بهره ببرند.
۱-۴- اهداف تحقیق
هدف اصلی تحقیق عبارت است از نقش عوامل مرتبط با توسعه کارآفرینی در تعاونیهای گردشگری استان مازندران .اهداف فرعی این تحقیق عبارت است از:
شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه کارآفرینی در تعاونیهای گردشگری
شناسایی عوامل اصلی تأثیرگذار بر توسعه کارآفرینی در تعاونیهای گردشگری