همچنین در این مطالعه شاخصها از دو جنبهی مالی و غیرمالی و با توجه به ساختار منحصربفرد زنجیرههای تامین مواد غذایی تشکیل شدهاند.
مین[36] و همکاران در سال 2009 به ارائه یک چارچوب منسجم ارزیابی عملکرد زنجیره تامین برای سازمانهای متوسط و کوچک پرداختهاند. چارچوب پیشنهادی آنها به ترکیب دو مدل BSC و SCOR میپردازد و در ادامه در مورد نحوهی بکارگیری این مدل راهنماییهای لازم را مطرح کردهاند. این تحقیق در نهایت به معرفی مجموعهای از شاخصهای عملکردی زنجیره تامین برای سازمانهای متوسط و کوچک پرداخته است. همچنین ارتباط شاخصهای معرفی شده در این تحقیق را با چرخههای متنوع موجود در زنجیره تامین نظیر تدارکات، تولید، سفارش دهی و غیره نشان داده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
سبرینو[37] و همکاران در سال 2011 پس از ارائه مقدماتی از ارزیابی زنجیرههای تامین و مدلهای BSC و SCOR، به ارائه چرخهی مدیریت عملکرد سنتی پرداختهاند که در ادامه با افزودن یک حلقهی کوچک به این چرخه، کارایی آن را افزایش دادهاند. همچنین یک رویکرد چندمعیاره به منظور تعیین وزن تک تک شاخصها و محاسبهی امتیاز کلی ارزیابی هر بعد زنجیره تامین ارائه شده است. قدمهای معرفی شده توسط سُبرینو در جهت ارزیابی عملکرد زنجیرههای تامین به صورت ذیل میباشد:
-
- ایجاد، سازمان دهی و آموزش یک تیم کاری: این قدم به عنوان اولین قدم در ارزیابی عملکرد زنجیرههای تامین به حساب میآید. همچنین سُبرینو برای تعیین تعداد بهینهی کارشناسان به ارائه یک رابطه بر اساس میزان دقت مورد نیاز، تخمین میزان اشتباه کارشناسان و … پرداخته است.
-
- تعیین ابعاد شاخصها و شاخصهای کلیدی عملکرد مرتبط با هر بعد: پس از تعیین تیم کاری، لازم است تا با توجه به وضعیت زنجیره تامین، الگوبرداری از سایر شرکتها، نظر کارشناسان، ادبیات موضوع و اهداف سازمان به تعیین ابعاد گوناگون و شاخصهای کلیدی عملکرد مرتبط با آن ابعاد پرداخت. نکتهی مهم و قابل توجه در خصوص تعریف KPIها این است که نباید تمرکز زیادی بر روی جنبههای عملیاتی زنجیره تامین صورت پذیرد، بلکه اهداف و استراتژیهای سازمان نیز در این KPIها بایستی دیده شوند. از طرف دیگر تعیین نحوهی اندازهگیری هر کدام از شاخصهای عملکردی از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین ارتباط KPIها با فرآیندهای زنجیره تامین باید به خوبی مشخص شده باشد.
-
- تعیین و تخصیص مقدار ایده آل برای هر KPI: تیم کاری ایجاد شده در فاز اول با توجه به ماهیت زنجیره تامین، روند دادههای گذشته، الگوبرداری، ادبیات موضوع و نظرات خبرگان در این قسمت به تعیین مقادیری که هریک از KPIها بایستی بدان برسند میپردازند.
-
- تحلیل آیندهی KPIها و هزینههای مرتبط با آن: این قسمت به تحلیل امکان دستیابی به اهداف تعیین شده برای KPIها و هزینههای دستیابی بر اساس روشهای مبتنی بر داده، شبیهسازی، ادبیات موضوع و نظر کارشناسان میپردازد.
-
- شناسایی KPIهای بحرانی و بهبود آنها: پس از بخش 4 (آنالیز KPIها)، لازم است تا شاخصهای دست نیافتنی یا پرهزینه را شناسایی نمود و الگویی برای بهبود آنها طراحی کرد.
-
- تغییر دادن اهداف شاخصها: در این بخش در صورت نیاز به تعریف مجدد مقدار هدف برای KPIهایی خواهیم پرداخت که در مراحل 4 و 5 دست نیافتنی بودن آنها با احتمال بالایی تایید شده است. در واقع سه مرحلهی 4، 5 و 6 به عنوان یک حلقهی بیرونی امکان ارتقای کارایی چرخه مدیریت عملکرد سنتی را فراهم میکند.
در ادامهی مقاله روشی در جهت تعیین وزن و اولویت KPIها در ارزیابی کلی زنجیره تامین ارائه شدهاست که امکان بررسی سازگاری قضاوتهای مطرحشده از سوی تیم ارزیابی را فراهم میکند.
به دلیل اهمیت وجود هماهنگی بین بازیگران گوناگون زنجیره تامین و اثرات آن در اثربخشی مدیریت زنجیره، کوپروالرام در سال 2013 مقایسهای بین مدیریت زنجیره تامین با تیم تقویتکننده با کارکرد خوب و متعادل ارائه داد. مدیریت موثر زنجیره تامین منافع بیشماری دارد. عموما منافع مدیریت موثر زنجیره تامین شامل موجودیهای پایینتر، هزینههای کمتر، بهرهوری بالاتر، توانایی بهبود یافته برای پاسخ به نوسانات تقاضا، زمانهای تحویل کوتاهتر، سود بیشتر و وفاداری بیشتر مشتری است که برخی از اهداف تولید ناب را نیز در بر میگیرند.
مدلهای مدیریت و ارزیابی عملکرد
با توجه به مزیتهای مطرح شده در خصوص استفاده از مدلهای نام آشنا و مطرح ارزیابی و مدیریت فرآیندها، در ادامهی این فصل ابتدا به دسته بندی این مدلها خواهیم پرداخت و سپس به تعریف اجمالی برخی از مدلهای مطرح میپردازیم.
علی رغم وجود تعداد زیادی از مدلهای مختلف در زمینهی سنجش عملکرد، افراد کمی به دسته بندی و مقایسهی بین مدلهای گوناگون پرداختهاند. گاناسکاران و کبو[38] انواع مدلها و ارزیابیها را با توجه به دیدگاههای ذیل مورد دسته بندی قرار دادهاند:
-
- از منظر کارت امتیازی متوازن (با در نظر گرفتن جنبههای مالی، مشتریان، فرآیندهای داخلی و رشد و آموزش)
-
- از منظر مولفههای اندازهگیری عملکرد (نظیر منابع، خروجیها و انعطاف پذیری)
-
- از منظر موقعیت اندازهگیری در زنجیره تامین (نظیر برنامهریزی، تامین، ساخت و تحویل)
-
- از منظر سطح تصمیمگیری (استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی)
-
- از منظر ماهیت اندازهگیری (مالی/غیر مالی)
-
- از منظر مبنای اندازهگیری (کمی/غیر کمی)
-
- از منظر سنتی بودن یا مدرن بودن اندازهگیری (برمبنای عملکرد/برمبنای ارزش)
همچنین با بررسی انواع کارهای صورت گرفته در زمینهی انتخاب شاخصها و سیستمهای اندازهگیری عملکرد، میتوان مدلهای سنجش عملکرد زنجیره تامین را به سه دستهی کلی زیر تقسیم بندی نمود (پاسیوتام[39]، 2012):
جدول 2‑1: تقسیم بندی روشهای ارزیابی عملکرد از سه دیدگاه
دیدگاه | توصیف | مثال از رویکردها |
بر مبنای نتیجه | این روشها با در نظر گرفتن استراتژیها و اهداف سازمان به تعیین شاخصها و سیستمهای سنجش عملکرد میپردازند. | مدل کارت امتیازی متوازن |
سلسله مراتبی | با در نظر گرفتن سطوح مختلف تصمیمگیری به تعیین شاخصها و سیستمهای سنجش عملکرد میپردازند. | چارچوب گاناسکاران |
بر مبنای فرایند | با در نظر گرفتن فرآیندهای مرتبط با زنجیره تامین به تعیین شاخصها و سیستمهای سنجش عملکرد میپردازند. | انواع چارچوبهای دسته بندی فرایند نظیر چارچوبهای APQC و SCOR |