- مشکلتر شدن کنترل ترافیک.
در این راستا، مطالعات علمی برای مقایسه بین دو رویکرد مورد اشاره انجام شده اند، به طور مثال واکر و همکاران ]۳۲ [به طرفداری از به کارگیری مسیرهای دوطرفه، سیستمهای مسیرهای دوطرفه و یک طرفه برای مراکز شهری مورد مقایسه و یک متدولوژی ارزیابی برای تبدیل مسیرها به مسیرهای دوطرفه ارائه کردند. در مطالعه ای دیگر، منگ و تو ]۳۴[ شبیهسازی میکروسکوپی به منظور تحلیل شبکه خیابانهای یک طرفه و دو طرفه را به کار گرفتهاند. به عقیده نویسندگان مقاله، یکی از معایب ذاتی شبکه مسیرهای یک طرفه اینست که کاربران را به انجام سفرهای بیشتر و طی مسیرهای گردشی خارج از مسیر اصلی برای رسیدن به مقصد وادار می کند و در نتیجه مجموع مسافتهای طی شده در سفرها افزایش مییابد. هم چنین موجب افزایش برخورد خودروها با عابران در هر نوع تقاطعی می شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در هر حال، هر دو نوع رویکرد میتوانند در شرایط خاصی مورد استفاده واقع شوند و سیستم بسته به نیاز خود می تواند از مزایای هر یک متنفع شود. به عنوان مثال، خیابانهای یک طرفه بهترین گزینه برای مناطق مرکزی شهر با مسیرهای پرازدحام هستند. در مقابل، برای مناطق مسکونی میتوان از خیابانهای دوطرفه بهره برد. اما از دیدگاه کلیتر، تصمیم برای یک طرفه کردن خیابانها باید بر اساس تحلیلهایی دقیق و در رابطه با اثر هر یک از تصمیمات بر روی جریانهای ترافیکی و تاثیرات آنها در عملکرد کل شبکه معابر شهری صورت گیرد. لذا به کارگیری مدلهای تصمیم گیری ریاضی می تواند تصمیم گیران را در انتخاب سناریوهای مناسب یاری دهد.
مطالعات متعددی در رابطه با جهتدهی به معابر انجام شده اند که در تعدادی از آنها یک طرفه کردن همه معابر شبکه مطرح شده است. رابرتز و زو (]۳۵[،]۳۶[،]۳۷[ و ]۳۸[) ایده چنین مسالهای را برای شبکه های معابر شهری با حالات خاص توپولوژیکی شبکه مطرح کرده اند. شبکه های مطرح شده شامل خیابانهای عمودی و افقی متقاطعی هستند که یک طرفه کردن آنها با توجه به سه نوع تابع هدف که هر سه آنها وابسته به متغیر طول کوتاهترین مسیر بین هر دو گره هستند، انجام می شود.
هم چنین در برخی مطالعات، مساله یک طرفه کردن برخی از معابر مطرح شده است. لی و یانگ ]۳۹[ مساله را ضمن در نظر گرفتن گردشهای ممکن در تقاطعها مدل سازی و حل کرده اند. درزنر و وسلوسکی ]۴۰ [مساله را با رویکرد تخصیص همه یا هیچ و با تابع هدف مجموع فواصل طی شده توسط خودروها مطرح کرده اند. درزنر و سلهی (]۴۱[،]۴۲[) در ادامه کار مقاله قبلی، روشهای حل بالا ابتکاری را برای مساله ارائه کرده اند.
تصمیمات برای یک طرفه یا دوطرفه کردن معابر، به جهت وجود محدودیتهای فیزیکی در شبکه های شهری، همچون مسیرهای شبکه های حملونقل عمومی، نمی توانند بدون در نظر گرفتن به تنهایی و به طور مجزا اخذ شوند. از سویی دیگر، به دلیل ارتباط این مساله با برخی تصمیمات دیگر در شبکه های معابر شهری از جمله توسعه ظرفیت معابر، بررسی توامان هر دو گروه می تواند منجر به نتایج بهتری در رابطه با عملکرد شبکه حملونقل شهری شود. در همین راستا، در این پایان نامه مسایل ترکیبی یک طرفه یا دوطرفه کردن معابر با سایر تصمیمات سطح استراتژیک و میان مدت در شبکه های معابر شهری بررسی میشوند.
توسعه و نوآوریپایان نامه
ترکیب با تصمیمات RNDP
در نظر گرفتن مساله ترکیبی در این زمینه می تواند به عنوان توسعهای دراین پایان نامه مطرح شود. به طور کلی ترکیب تصمیم یک طرفهیا دوطرفه کردن معابر با تصمیمات عمده زیر در مسایل RNDPقابل بررسی است:
- ترکیب با تصمیم برای ایجاد معابر جدید.
- ترکیب با تصمیم برای افزایش ظرفیت معابر موجود به طور پیوسته یا گسسته.
- ترکیب با تصمیم برای تخصیص بدون محدودیت تقارن خطها در معابر دوطرفه.
- ترکیب با مساله تنظیم چراغهای راهنمایی.
- ترکیب با مجموعه ای از تصمیمات بالا.
برخی از مسایل ترکیبی بالا، پیش از این در معدودی از مطالعات مورد توجه قرار گرفته اند که جدول ۲‑ این مطالعات را نمایش میدهد. در یکی از مطالعات، درزنر و وسلوسکی ]۴۰[، بر خلاف مطالعات معمول در RNDP، طراحی از ابتدای یک شبکه را مطرح می کنند و آن را با تصمیم برای یک طرفه کردن برخی معابر تلفیق کرده اند. تخصیص سفر به صورت همه یا هیچ است و تابع هدف عبارتست از هزینه سفر در شبکه به علاوه هزینه ایجاد یالها. کانتارلا و همکاران]۱۵[مساله یک طرفه کردن تعدادی از معابر به همراه تنظیم چراغهای راهنمایی را مطرح کرده اند. یک طرفه کردن در این مطالعه، تنها محدود به خیابانهای دارای چراغ راهنمایی و در قالب تعیین توالیهایی از خیابانهای تماماً یک یا دوطرفه در فاصله بین هر دو چراغ راهنمایی می شود. تابع هدف مساله عبارتست از کمینه سازی کل زمان سفر کاربران.
کانتارلا و ویتتا ]۱۶[ در ادامه مطالعه قبلی، تصمیم تخصیص خطها در دو طرف معابر را به مساله قبلی افزودهاند. در مدل سازی، محدودیتی برای یک طرفه کردن خیابانها منظور نشده است، اما در حل مسایل این فرض در نظر گرفته شده است. ویژگی یگانه این مطالعه در منظور کردن فرضیاتی است که قبلاً در هیچ یک از مطالعات CNDP یا DNDP مطرح نشده بودند. این موارد عبارتند از: در نظر گرفتن تقاضا به صورت متغیر با فرض وجود یک مد حملونقل عمومی مانند مترو که در مسیرهای جداگانه از معابر حرکت می کند و زمانهای سفر آن ثابت است. دوم، حل مساله برای تقاضای سفر در وضعیت پیک صبحگاهی و پیک عصرگاهی، سوم، درنظر گرفتن رفتار کاربران در انتخاب محل پارکینگ و تخصیص خطهایی از خیابان برای پارک خودروها، و چهارم، در نظر گرفتن توابع هدف متعدد برای مساله. توابع هدف مساله عبارتند از: مجموع کل زمانهای سفر در شبکه، کل زمان سفر در پیادهروها، میزان خروج گاز مونوکسید کربن، تعداد کاربرانی که خارج از محدوده مقصد خودرو را پارک می کنند، تعداد کاربرانی که به استفاده از حملونقل عمومی روی میآورند و کل زمان سفرها با حملونقل عمومی.
اخیرا گالو و همکاران ]۱۹[مساله حل شده در ]۱۵[را بدون اعمال محدودیت در انتخاب جهت برای معابر و با در نظر گرفتن مساله تخصیص سفر به صورتی نامتقارن توسعه داده و با یک روش بالا ابتکاری حل کرده اند.
میاندوآبچی و فراهانی]۳۰[ ترکیبی از تصمیمات افزایش ظرفیت معابر، تخصیص بدون محدودیت و با محدودیت تقارن خطها در معابر دوطرفه با تصمیم یک طرفه یا دو طرفه کردن معابر را بررسی کرده اند. آنها یک مدل دوسطحی با تابع هدف افزایش ظرفیت ذخیره سیستم رابا روش های بالا ابتکاری حل کرده اند.
با توجه به جمعبندی ارائه شده در جدول۲-۲، به منظور ایجاد جامعیت در مساله مورد مطالعه، مساله به صورت ترکیبی از تصمیمات مربوط به افزایش ظرفیت معابر موجود و تخصیص بدون محدودیت تقارن خطها در معابر دوطرفه با تصمیم یک طرفهیا دوطرفه کردن معابر و تنظیم چراغ راهنمایی در تقاطعها منظور شده است. قابل توجه است که این ترکیب درهیچ مطالعه ای مطرح نشده است.
تصمیمات افزایش ظرفیت معابر موجود در حالت گسسته و در قالب افزودن تعدادی خط به دو طرف خیابان منظور شده اند. تخصیص بدون محدودیت تقارن خطها در معابر دوطرفه در شبکه های معابر شهری واقعی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. اما انعطافپذیری در تخصیص ظرفیت در دو جهت حرکت معبر قطعاً کارایی شبکه را نسبت به وضعیتی که در آن تخصیص تعداد خطهای یکسان در دو جهت معبر مجاز است افزایش می دهد]۳۰[. بهینه سازی تنظیمات سیگنال در این مطالعه به صورت موضعی است.
جدول ۲‑۲- مقایسه مطالعات ترکیبی در RNDP
نام مرجع
جهتدهی
معابر
ایجاد یک شبکه از نو
ایجاد معابر
جدید در شبکه
افزایش ظرفیت
معابر موجود
تخصیص
خطها
تنظیم چراغهای
راهنمایی
درزنر و وسلوسکی ]۴۳[