شکل ۳-۳۰: الگوی یک میراگر (هاول، ۲۰۰۴)
لازم به ذکر است که سه الگوی ارائه شده در حالات ساده و مصنوعی در شکلهای بالا، بهتنهایی رفتار واقعی مواد را نشان نمیدهند. حسن این الگوها در این است که میتوان با ترکیب آنها بهصورت سری و موازی یا حالتی از هر دو، رفتار مواد را بهخوبی درک نمود.
۳-۹-۲- الگوی رفتاری کشسان-خمیری کامل
مطابق شکل ۳-۳۱ الگوی رفتاری کشسان- خمیری کامل بهصورت ترکیب سری لغزنده و فنر در نظر گرفته می شود. به ازای مقادیر کوچک بار ، شاهد تغییرشکل کشسانی فنر بوده و لغزنده به علت وجود قیود اصطکاکی هیچگونه حرکتی نخواهد داشت. چنانچه مقدار بار به حدی برسد که بر اصطکاک موجود در لغزنده غلبه نماید، مجموعه تغییرشکل برگشتناپذیر زیادی از خود نشان میدهد.
شکل ۳-۳۱: الگوی رفتاری کشسان-خمیری کامل (هاول، ۲۰۰۴)
شکل ۳-۳۲ رفتار تنش-کرنش ماده را در حالت یکبعدی و منطبق بر الگوی کشسان- خمیری کامل نشان میدهد. در این شکل رابطه تنش-کرنش تا نقطهی A بهصورت خطی و کشسانی میباشد. در ناحیهی OA چنانچه باربرداری صورت پذیرد، کل تغییرشکل ماده صفر گردیده و مجموعه به وضعیت اولیه خود بازمیگردد. اگر بارگذاری به نحوی باشد که منجر به بروز تنشهایی حتی به میزان بسیار اندک بیشتر از در ماده گردد، مجموعه تغییرشکل قابلتوجهی از خود نشان میدهد. بهعبارتدیگر، ماده تحت این شرایط تسلیم می شود. حد تنش که مرز بین رفتار کشسانی و رفتار خمیری ماده است، تنش تسلیم مصالح نامیده می شود. کاربرد نام خمیری کامل به علت تغییر نکردن تراز تنش تسلیم و ثابت ماندن آن در ماده است. چنانچه بعد از شرایط تسلیم مجموعه در نقطهای نظیر B باربرداری شود، یک مقدار کرنش دائمی معادل پارهخط OC در ماده باقی خواهد ماند که به آن کرنش دائمی یا ماندگار گویند.
شکل ۳-۳۲: نمودار تنش-کرنش ماده در حالت یکبعدی و منطبق بر الگوی کشسان-خمیری کامل (هاول، ۲۰۰۴)
۳-۹-۳- الگوی رفتاری کشسان- خمیری
در الگوی کشسان- خمیری کامل بهمحض رسیدن تنش به مقدار تسلیم تغییرشکل زیادی با افزایش اندک تنش، مشاهده می شود. ولی در الگوی کشسان- خمیری با دیدی واقعیتر این فرض صادق نبوده و میتوان یک منحنی رفتاری مطابق شکل ۳-۳۳ را برای آن در نظر گرفت. در این حالت رفتار ماده تا نقطهی A بهصورت کشسان و خطی بوده و بعدازآن چنانچه کرنش تا حد نقطهی F افزایش یابد، تنش به میزان (معادله نقطهی B در شکل) خواهد رسید. در باربرداری، کرنشی معادل پارهخط OC در آن باقی خواهد ماند. اگر از نقطهی C مجموعه مجدداً بارگذاری شود، رفتار ماده تا حد تنش بهصورت کشسان و خطی بوده و سپس از یک رابطه غیرخطی تبعیت می کند. درواقع در این حالت، پس از یک دوره باربرداری و بارگذاری مجدد، تنش تسلیم ماده از به رسیده و جسم سختتر گردیده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
به اینگونه مصالح که حد تسلیم آنها ضمن افزایش کرنش، افزایش مییابد و اثر آن در باربرداری و بارگذاریهای مجدد کاملاً محسوس میباشد، کشسان- خمیری با سختشدگی میگویند. در یک حالت عمومی، رفتار خمیری کامل ماده، حد بین سختشدگی و نرمشدگی آن است.
شکل ۳-۳۳: نمودار تنش- کرنش ماده در حالت یکبعدی و منطبق بر رفتار کشسان- خمیری با سختشدگی (هاول، ۲۰۰۴)
۳-۹-۴- الگوهای گرانرو کشسان
درصورتیکه آثار زمان در رفتار ماده در یک بارگذاری محسوس باشد، حتماً بهگونهای لازم است وجود یک یا چند میراگر را در رفتار مصنوعی مواد در نظر گرفت. در این راستا الگوهای متعددی پیشنهاد شده اند که برخی از آنها ارائه میشوند.
۳-۹-۴-۱- الگوی ماکسول
الگوی ماکسول مطابق شکل ۳-۳۴ از ترکیب سری فنر و میراگر حاصل می شود. در این الگو، کل تغییرمکان مجموعه عبارت است از مجموع تغییرمکان فنر و تغییرمکان میراگر.
(۳-۱۳)
(۳-۱۴)
(۳-۱۵)
در این روابط: کرنش کل مجموعه، کرنش فنر، کرنش میراگر، تنش کل مجموعه، تنش در فنر، تنش در میراگر و خاصیت ارتجاعی فنر است.
شکل ۳-۳۴: الگوی رفتاری گرانرو کشسان ماکسول (هاول، ۲۰۰۴)
با توجه به تعریف ضریب میرایی یا لزجت ( ) بهصورت نسبت تنش به آهنگ تغییرات کرنش، میتوان نتیجه گرفت:
(۳-۱۶)
اگر از رابطه ۳-۱۳ نسبت به زمان مشتق گرفته شود، میتوان نوشت:
(۳-۱۷-۱)
(۳-۱۷-۲)
و یا:
(۳-۱۸)
رابطه بهدستآمده در اصل ارتباط تنش و کرنش است که به زمان نیز وابسته است.
بررسی پدیده خزش با الگوی رفتاری گرانرو ماکسول
بهطوریکه بیان شد، افزایش کرنش تحت تنش ثابت در طول زمان را پدیده خزش گویند. برای بررسی این پدیده با الگوی رفتاری ماکسول، فرض می شود تنش ثابت در طول زمان بر مجموعه اعمال می شود، در این حالت تغییرات کرنش با گذشت زمان به شرح زیر محاسبه می شود:
پس از انتگرالگیری میتوان نوشت:
برای محاسبهی ضریب ثابت c، با اعمال شرط اولیه ، در رابطه فوق و رابطه ۳-۱۳ میتوان نوشت:
بنابراین میتوان نتیجه گرفت:
(۳-۱۹)
در رابطه ۳-۱۹، جمله دوم سمت راست معادله، مقدار کرنش آنی و جمله اول کرنش تابع زمان را نشان میدهد. درواقع الگوی ماکسول برای قسمت برگشتپذیر منحنی خزش (خزش کشسان) یک رابطه خطی در نظر گرفته است که با رفتار واقعی ماده مطابقت ندارد؛ بنابراین الگوی رفتاری گرانرو ماکسول برای بررسی پدیده خزش مناسب نمی باشد.
شکل ۳-۳۵: نمودار تغییرات کرنش برحسب زمان تحت شرایط تنش ثابت در الگوی ماکسول (هاول، ۲۰۰۴)
۳-۹-۴-۲- الگوی کلوین
در الگوی کلوین مطابق شکل ۳-۳۶ از ترکیب موازی فنر و میراگر استفاده می شود.
شکل ۳-۳۶: الگوی رفتاری گرانرو و کشسان کلوین (هاول، ۲۰۰۴)
در این حالت تنش وارد بر مجموعه به دو قسمت (تنش موجود در فنر) و (تنش موجود در میراگر) تقسیم می شود.
(۳-۲۰)
(۳-۲۱)
(۳-۲۲)
(۳-۲۳)
بررسی پدیده خزش با الگوی رفتاری گرانرو کلوین
برای بررسی این پدیده با الگوی رفتاری کلوین، مطابق حالت قبل فرض می شود تنش ثابت در طول زمان بر مجموعه اعمال می شود. در این حالت تغییرات کرنش با گذشت زمان به شرح زیر محاسبه میگردد:
پس از انتگرالگیری میتوان نوشت: