وی در این مطالعه، الگوهای ایستای مقایسه ای و الگوهای پویا از تأثیر گذاری سرمایه ی اجتماعی بر رشد اقتصادی را بیان کرده است که می توانند علت تفاوت بین سرمایه ی اجتماعی و رشد اقتصادی مناطق مختلف کشورها را توضیح دهند. بنابراین نتیجه ی نظری این مطالعه این است که سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی اثر مثبت می گذارد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
چو پیشنهادی برای تقویت سرمایه ی اجتماعی ارائه داده است که به این صورت است: بخشی از مالیات، که بر بخش تولید نهایی اعمال شده است به افرادی اختصاص داده شود که در فعالیت های گروهی شرکت می کنند [که این امر به نوبه خود در تقویت سرمایه ی اجتماعی کمک می کنند] و این امر می تواند مشوقی برای ایجاد سرمایه ی اجتماعی باشد.
بارتولینی و بوناتی[۴۷](۲۰۰۸) در مطالعه ای با عنوان “نقش سرمایه ی اجتماعی در تقویت عامل بهره وری: آیا تخریب آن باعث تضعیف تولید ناخالص داخلی سرانه می گردد؟” با توسعه ی الگوی سولو-رمزی، نشان داده اند که تخریب سرمایه ی اجتماعی، رفاه افراد را کاهش می دهد ولی لزوماً باعث کاهش تولید ناخالص داخلی در وضعیت پایا[۴۸] نمی شود. هنگامی که سرمایه ی اجتماعی کاهش پیدا می کند، افراد جامعه مخارج بیشتری برای حفاظت از مالکیت و اجرای قراردادها تجربه می کنند. به عبارت دیگر سهم بیشتری از تولید ناخالص داخلی برای جلوگیری از تخریب سرمایه ی اجتماعی که باعث کاهش بهره وری می شود اختصاص پیدا می کند و این محققین، ملاحظه کرده اند که توسعه ی فعالیت های بازار، اثر منفی بر ایجاد
سرمایه ی اجتماعی می گذارد.
ایشیسه و ساوادا[۴۹](۲۰۰۸) در مطالعه ای با عنوان “بازده ی کلی سرمایه ی اجتماعی: تخمین هایی بر اساس تعمیم الگوی سولوی تعمیم یافته[۵۰]” از طریق تعمیم الگوی سولوی تعمیم یافته، کشش تولید نسبت به سرمایه ی اجتماعی و نرخ استهلاک سرمایه ی اجتماعی را تخمین زده اند و کشش تولید نسبت به سرمایه ی اجتماعی را، ۱/. بدست آورده اند که کشش تولید سرمایه ی اجتماعی نسبت به سرمایه ی های انسانی و فیزیکی کوچکتر است. داده های مورد استفاده به صورت پانل طی دوره ی ۲۰۰۰-۱۹۶۰ بوده است. همچنین این محققین نشان داده اند که ارزش متوسط بازده ی ضمنی سرمایه ی اجتماعی تقریباً ۱۹.۱۱% می باشد که اثر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی دارد.
در حالی که ارتباط نظام واری بین بازده ی کل تولید سرانه ناخالص داخلی و بازده ی
سرمایه ی انسانی و فیزیکی وجود ندارد، بازده کل سرمایه ی اجتماعی ارتباطی منفی با سطح توسعه دارد.
بارتولینی و بوناتی[۵۱](۲۰۰۸) در مطالعه ای با عنوان “رشد درون زا، کاهش در سرمایه ی اجتماعی و توسعه فعالیت های بازار” با بهره گرفتن از الگوی ریاضی، این فرضیه را بررسی می کنند که توسعه فعالیت های بازار، ایجاد سرمایه ی اجتماعی را تضعیف می کند و بنگاه ها می توانند بر ساز و کارهای رسمی کنترل و اجرا جهت جایگزینی برای سرمایه ی اجتماعی (اعتماد، وجدان کاری و صداقت) سرمایه گذاری کنند.
این محققین، با توسعه ی الگوی سولو- رمزی نشان می دهند وقتی که سرمایه ی اجتماعی در حال تخریب باشد، اقتصاد رشد بیشتری خواهد داشت و این رشد با تخریب بیشتر سرمایه ی اجتماعی دوام پیدا خواهد کرد و همچنین، هنگامی که نرخ رشد اقتصادی در تعادل بالاتر باشد، خدمات ارائه شده توسط بازار، جانشین کامل خدمات ارائه شده توسط سرمایه ی اجتماعی می شود. نتیجه نهایی این مطالعه، این است که نظام سرمایه داری می تواند باعث فرسایش سرمایه ی اجتماعی گردد ولی نمی توان گفت که فرسایش سرمایه ی اجتماعی باعث رشد اقتصادی می شود.
چو و همکاران(۲۰۰۹)[۵۲]در مطالعه ای با عنوان “نقش سرمایه ی انسانی و سرمایه ی اجتماعی در یکپارچگی اقتصادی تازه واردین از چین به هنگ کنگ” به بررسی نقش سرمایه ی انسانی و سرمایه ی اجتماعی (به صورت همزمان) در یکپارچگی اقتصادی مهاجران وارد شده از چین به هنگ کنگ که از مهاجرت آنها ۶ ماه بیشتر نگذشته است، پرداخته اند و به این نتیجه رسیده اند که ارتباط مثبت میان سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی انسانی و وضعیت اشتغال تازه واردین به منطقه هنگ کنگ وجود دارد.
این محققین با پی گیری این مطالعات و بررسی ارتباط پویای میان سرمایه ی اجتماعی و یکپارچگی اقتصادی در میان این گروه از تازه واردین به این نتیجه رسیده اند که سرمایه ی اجتماعی بخصوص شبکه های دوستی نقش مهم تری در یکپارچگی اقتصادی تازه واردینی که یک تا دو سال از ورود آنها می گذرد، ایفا می کند.
داده های مورد استفاده به صورت مقطعی و نمونه های تصادفی از مهاجرین بوده است.
آکومک و ویل[۵۳](۲۰۰۹) درمطالعه ای با عنوان “سرمایه ی اجتماعی، نوآوری و رشد اقتصادی: شواهدی از اروپا” بر مبنای الگوی ریاضی و تجربی به بررسی رابطه متقابل میان نوآوری، سرمایه ی اجتماعی و رشد اقتصادی پرداخته اند. این محققین از روش سه مرحله ای حداقل مربعات[۵۴] برای ۱۰۲ منطقه اتحادیه اروپا طی دوره ۲۰۰۲-۱۹۹۰ استفاده نموده اند و به این نتیجه رسیده اند که سرمایه ی اجتماعی از طریق اثر مثبت بر نوآوری، باعث پیشرفت تولید در اقتصاد خواهد شد و اثر آن بر رشد اقتصادی غیر مستقیم است و چون نوآوری یک فعالیت مخاطره آمیزی می باشد، وقتی افزایش پیدا می کند که اعتماد افراد به همدیگر (سرمایه ی اجتماعی) بالا باشد.
کوریانی و همکاران[۵۵](۲۰۰۹) در مطالعه ای با عنوان “رشد و سرمایه اجتماعی: یک الگوی پویا"، همکاری و تعاون بین بنگاه ها را در قالب یک الگوی رشد، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. الگوی رشد مورد استفاده، الگوی رشد سولو بوده است و آن را در دو نسخه تنظیم کرده اند: نسخه ی اول یک الگوی سنتی از کاهشی بودن بازده سرمایه ی فیزیکی بوده است و نسخه ی دوم در قالب بازده ثابت سرمایه ی فیزیکی که با یادگیری در حین کار و مراحل سر ریز دانش[۵۶]همراه می باشد. این محققین با متمرکز کردن منابع در دسترس بنگاه (به عنوان عوامل تولید) و تحلیل پویای الگو، نشان داده اند که تعاون و همکاری بین بنگاه ها می تواند بهره وری عوامل و نرخ رشد اقتصادی را در بلند مدت افزایش دهد. الگوهای ارائه شده ثابت می کنند که نظام تولیدی سنتی در حالت پایا می تواند با سطوح پایین سرمایه ی اجتماعی و تعاون دوام بیاورد، اما بخش هایی که از لحاظ تکنولوژیکی نسبت به بقیه پیشرفته تر هستند، وجود این عامل را برای ادامه حیات خود واجب می دانند.
روزتا-پالما و همکاران[۵۷](۲۰۱۰) درمطالعه ای تحت عنوان “آثار خارجی در یک الگوی رشد درون زا با سرمایه ی اجتماعی و سرمایه ی طبیعی” به وسیله ی الگوی ریاضی به بررسی الگویی از رشد پرداخته اند که در آن چهار نوع سرمایه (سرمایه ی انسانی، سرمایه ی تولید شده، سرمایه ی طبیعی و سرمایه ی اجتماعی) بکار رفته شده است. در این مطالعه، این محققین تابع حفاظت از محیط زیست را تدوین کرده اند که اثرات مورد انتظار انواع مختلف از سرمایه را بر میزان تغییرات سرمایه ی طبیعی بررسی کرده اند و همچنین به آثار خارجی سرمایه ی اجتماعی پرداخته اند. سرمایه ی اجتماعی بی آنکه بنگاه ها برای آن پرداختی داشته باشند باعث تولید می شود و به همین دلیل، ما با شکست بازار در تولید سرمایه ی اجتماعی روبرو می شویم و برنامه ریزان اجتماعی باید در امر تولید سرمایه ی اجتماعی بیش از مقداری که در بازار تولید شود سرمایه گذاری کنند. سرمایه ی اجتماعی حمایت از محیط زیست (کاهش آلودگی) را افزایش می دهد و اثری است که توسط بازار، درونی[۵۸] نمی شود. همچنین، آثار خارجی باعث انحراف در نسبت درآمد به سرمایه و نسبت مصرف به درآمد می شود. بنابراین با درنظر گرفتن تمام آثار خارجی، برنامه ریزان اجتماعی باید مقدار بیشتری از سرمایه ی انسانی را به انباشت سرمایه ی اجتماعی و حفاظت از محیط زیست اختصاص دهند و سرمایه ی انسانی کمتری برای تولید کالاهای نهایی و امور مدرسه باقی بگذارند. این محققین با بهره گرفتن از کالیبره کردن (راه حل عددی یا مقداری) الگو به نتایج اشاره شده دست یافته اند.
سوری (۱۳۸۳) در مقاله ای با عنوان “سرمایه اجتماعی و عملکرد اقتصادی” با تدوین یک الگوی اقتصاد سنجی، مطالعه ی اقتصاد ایران طی سال های ۷۹-۱۳۵۰ و استفاده ازتعداد سرانه چک های بلامحل به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت، به عنوان شاخصی برای کاهش سرمایه ی اجتماعی، به این نتیجه رسیده است که بین کاهش سرمایه ی اجتماعی واغلب متغیرهای مربوط به سطح فعالیت های اقتصادی مانند رشد اقتصادی و سرمایه گذاری خصوصی رابطه منفی معناداری وجود دارد.
علمی و همکاران (۱۳۸۴) در مقاله ای با عنوان “سرمایه اجتماعی و چگونگی تأثیر آن بر اقتصاد” با مطالعه نظری، به بررسی نظری مفهوم سرمایه ی اجتماعی در سه سطح خرد، میانی و کلان[۵۹] پرداخته اند. نتایج مطالعات آنها حاکی از آن است که سرمایه ی اجتماعی در سطح خرد (روابط میان افراد جامعه) می تواند از طریق روابط غیر رسمی میان اعضای خانواده، دوستان و آشنایان، باعث بالارفتن کیفیت سرمایه ی انسانی شود. همچنین کیفیت بالای سرمایه ی اجتماعی در روابط تعمیم یافته، قابلیت پیش بینی رفتارها را بالا می برد و انعقاد قرارداد و اجرای سرمایه گذاری را با کاهش هزینه های مبادله، آسان می کند. در سطح میانی، بنگاه ها از قدرت بیشتری در ارائه نوآوری های اقتصادی برخوردار می شوند.
در سطح کلان یا نهادی که ارتباط میان دولت و جامعه است این سطح از سرمایه ی اجتماعی، با بالا بردن کیفیت نظام حقوقی و آرام کردن محیط اجتماعی و سیاسی که به طور کلی با کاهش هزینه های مبادله هم بر کارایی دولت اثر می گذارد و هم امکان حضور سرمایه گذران را بالا می برد. در نهایت سرمایه ی اجتماعی به همین طریق به رشد اقتصادی کمک می کند.
رنانی و همکاران(۱۳۸۵) در مطالعه ای با عنوان “سرمایه اجتماعی و رشد اقتصادی: ارائه یک الگوی نظری” نشان داده اند که افزایش سرمایه ی اجتماعی موجب تسهیل روابط اعضای شبکه گردیده و با کاهش هزینه مبادله موجب بهبود کارایی می شود. روابط مبتنی بر اعتماد یکی از عوامل اصلی در تسهیل روابط می باشد. این محققین در الگوی فرانکوﺋیس، سهم افراد قابل اعتماد در جامعه را به عنوان یک متغیر تعیین کننده در تابع تولید کاب-داگلاس وارد کرده و رابطه معنادار بین نسبت این متغیر و تغییرات تابع تولید بدست آورده اند. این محققین، همچنین به این نتیجه رسیده اند که رشد اقتصادی علاوه بر اینکه با مقدار مطلق (سطح) سرمایه اجتماعی ارتباط مثبت دارد بلکه با نرخ رشد سرمایه ی اجتماعی نیز رابطه مثبت دارد و ضریب تغییر رشد سرمایه ی اجتماعی (میزان تغییرات تولید بر اثر تغییرات سرمایه ی اجتماعی) از ضریب رشد سرمایه ی منابع انسانی بزرگتر است.
رحمانی و همکاران (۱۳۸۶) در مطالعه ای با عنوان “بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی ایران- مطالعه موردی استانهای کشور با روش اقتصاد سنجی فضایی” با گسترش الگو های رشد نئوکلاسیکی، به بررسی الگوی تجربی رشد اقتصادی استان های کشور طی سال های ۱۳۸۲-۱۳۷۹ پرداخته اند و در این مطالعه از شاخص درصد عضویت افراد در گروه ها و انجمن های داوطلبانه به عنوان شاخصی از سرمایه ی اجتماعی استفاده شده است. نتایج مطالعه حکایت از این دارد که سرمایه ی اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی داشته و افزایش یک درصد عضویت در گروه ها و انجمن های داوطلبانه، با ثبات سایر شرایط می تواند باعث افزایش ۱۸% درصدی رشد اقتصادی گردد؛ بر اساس نتایج تجربی این الگو، اعتماد تعمیم یافته می تواند بر رشد اقتصادی تأثیر بگذارد. این تأثیر مثبت و معناداراست ولی مقدار آن بسیار ناچیز و اندک می باشد.
صمدی(۱۳۸۸) در مطالعه ای با عنوان “سرمایه ی اجتماعی و توسعه مالی: اقتصاد ایران (۱۳۸۵-۱۳۵۰)” با بهره جستن از الگوی نظری و تجربی، به بررسی عوامل مؤثر بر توسعه مالی با تأکید بر رابطه درازمدت بین سرمایه ی اجتماعی و توسعه مالی پرداخته است. وی همچنین با تمرکز بر نقش سرمایه ی اجتماعی در قالب دو الگوی خرد و کلان، ارتباط میان سرمایه ی اجتماعی و توسعه مالی را تشریح کرده است. نتایج این مطالعه حکایت از این دارد که افزایش تورم، هزینه های مصرفی دولت (به عنوان عوامل اقتصادی)، مخدوش شدن حقوق مالکیت و کاهش سرمایه ی اجتماعی (به عنوان عوامل نهادی)، از موانع توسعه ی بازارهای مالی در اقتصاد ایران هستند.
جمع بندی
با توجه به مطالعات انجام شده توسط محققین مختلف، به این نتیجه می رسیم که افزایش سطح سرمایه ی اجتماعی اثر مثبتی بر رشد اقتصادی دارد. در حقیقت سرمایه ی اجتماعی با ایجاد اعتماد و کاهش فرصت طلبی افراد و هزینه های مبادله، مبادلات را تسهیل می کند در نتیجه مراحل تولید سریعتر صورت می گیرند. سرمایه ی اجتماعی کالایی عمومی محسوب می شود که آثار خارجی دارد که این آثار خارجی بر رشد و توسعه ی اقتصادی اثر مثبت برجای می گذارد و این سرمایه باید به مقدار بیشتری تولید شود.
۲-۵-تأثیر سرمایه ی انسانی بر رشد اقتصادی
مطالعات بسیار زیادی در زمینه تأثیر سرمایه ی انسانی بر رشد اقتصادی توسط محققین داخلی و خارجی انجام شده است. اما در این جا با تأکید بر اهمیت این مطالعات، محور اصلی این پایان نامه تأثیر سرمایه ی انسانی بر رشد اقتصادی نیست و جهت تکمیل این فصل (مطالعات پیشین) به اختصار از این مطالعات یاد کرده ایم.
جدول۲-۴ مطالعات مربوط به تأثیر سرمایه ی انسانی بر رشد اقتصادی
ردیف | سال | محققین (نحوه ی ارتباط بین متغیرها) | نتایج اصلی مطالعه | |
۱ | ۱۱۰ کشور | ۲۰۰۰ | Krueger and Lindahl(+) | متوسط تعداد سال های تحصیلی (به خصوص تحصیلات ابتدایی و راهنمایی) بر رشد اقتصادی اثر مثبت دارد. |
۲ | ایران | ۱۳۸۱ | یاوری و سعادت (+) | رابطه علّی از طرف رشد اقتصادی با نفت به سمت سرمایه ی انسانی و رابطه علّی دو طرفه بین این دو متغیر در اقتصاد بدون نفت وجود دارد. |